آریاناآریانا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

آریانای خوشگل

من آریانا هستم

نام زیبایت را آریانا از قبل به عشق داشتن یه دختر زیبا من و بابا مهرداد آریانا گذاشتیم .در تمام روزهایی که در درونم رشد می کردی با این نام باشما حرف می زدیم .و تو با حوصله به تمام حرفهایم گوش میدادی . روزها و شبها گذشت پس از ۹ماه انتظار تو به دنیا امدی.   من آریانا آژگان هستم . متولد 4خرداد 1390که در ساعت 5بعد از ظهر در بیمارستان دکتر طاهری شهر تالش به دنیا آمدم. با آمدنم یک دنیا شادی و خوشحالی برای بابا ومامانم به هدیه آوردم ....   ...
16 تير 1391

آریانا در 9ماهگی

آریانا در سن ۹ماهگی   کلمه های بابا ما ما ا-ددد- م م گ -را ادا می کنه عروسکی که عمه مینا دیشب براش از زنجان گرفته بود خیلی دوست داره .وقتی می گم عروسک عمه مینا کو؟ هرجا باشه پیداش می کنه و نیگاش می کنه . بلا ٢٤بهمن 1390 ...
16 تير 1391

شیرین کاریات آریاناجون

سلام .این چند ماهه کارای زیادی یلد گرفتی که بعضیاشو اینجا می نویسم .صبح که مامان آذر میره سر کار  وتو با بابا مهرداد میری خونه مامان پاکی .اولین کاری که می کنی اول باید از حیاط گل بکنی .وبوشم می کنی به به .......مامان پاکی برات شعر می خونه ماهی سرخ و زرد من .....وچون دستاشو تکون می داده .تو هم یاد گرفتی و موقع خوندن همو ن کاررو می کنی ... آریانا عاشق تاب و وقتی بهش می گم آریانا پارک بریم چی  کار می کنی ؟خودتو تکون می دی و می گی تا تا .....قربونت برم . و عاشق توپ و بادکنک وای که چقدر اینا رو دوست داری بطو ریکه بیشتر وقتا با با فوت کردن بهت غذا می دیم . با به زبون آریانا یعنی هر چیز گرد مثل توپ و بادکنک . به  جوجه ...
11 تير 1391

تولد آریانا برگزار شد

سلام چند وقت بود که رمز ورود فراموش کرده بودم .حالا پس از کشمکش دوباره از دوباره به ایمیلم ارسال شد. ولی خوب تولد آریانا گذشت وبه خوبی در روز جمعه 4 خرداد با کیکی به شکل توت فرنگی بر گزار شد..آریانا امروز یکسال و یکماهه شده عکسای تولدش بعدا میزارم . کارهای آریانا در یکسالگی دیر چهار دست و پا رفت :یک روز 5شنبه بعد از تولدش .حالا مبل و می گیره بلند میشه . کلماتی که بلد:عمه - چقدر هم جالب می گی .روز 5شنبه یک تیر بود که گفتی .باربی خارجی که عمه بهش داده رو نشون میدم می گم کی داده می گی عمه..   ...
4 تير 1391

تا تولد آریانا 19روز مانده

سلام .دختر خوشگلم تا تولدت فقط 19 روز مانده .اصلا باورم نمیشه 1 ساله که من و تو بابایی در کنار هستبم . امید وارم تا تولد 120سالگیت 19 روز بمونه دوست دارم اریانا . زود خوب شو. نمی دونی امروز صبح که تو و بابایی من را اداره رسو ندین و موقع برگشت دنبالم گریه کردی چقدر ناراحت شدم .خانم صباحی که گریه اش گرفته بود... ...
16 ارديبهشت 1391

آریانا مریض شده

چند روزی آریانا مریض شدی .سینه ات خس خس می کنه . برات اسپره می زدیم .اوایل خیلی شاکی بودی و گریه می کردی ولی کم کم باهاش دوس شدی .نمی دونم چرا دو روزه که چشمای قشنگتم قرمز شده .برات قطره داد دکتر . امیدوارم زود خوب بشی عزیزم ...
14 ارديبهشت 1391